این کودتا که بدون حمایت واقعی مردم انجام شد در واژگان بلشویک ها (که بعدها کمونیست نامیده شدند) انقلاب اکتبر نام گرفت زیرا براساس تقویم رومی (که در روسیه قدیم تا روز ١٤ فوریه سال ١٩١٨ میلادی رایج بود)، این حوادث در شب ٢٥ و بامداد ٢٦ اکتبر رخ داده بودند. هنگام کودتای بلشویک ها ، مردم پایتخت از وقایعی که در پیرامونشان رخ می داد بی اطلاع بوده و متوجه هیچ اتفاقی نشدند.شب زنده داران به عادت همیشگی در خیابان نوسکی ، گردشگاه پایتخت پرسه می زدند. ابتکار این کودتا به ٢٣ اکتبر سال ١٩١٧، حدود دو هفته قبل از انجام آن (براساس تقویم گریگوري بازمی گشت. در این روز ولاديمير اوليانوف (معروف به لنین) رهبر بلشویک ها، مخفیانه پناهگاهش در فنلاند را برای شرکت در یک جلسه در کمیته مرکزی حزبش ترک کرد. او در جلسه کمیته، لزوم شورش مسلحانه را به تصویب رساند و بر اجرای آن تاکید کرد. لنین می خواست دموکراسی نوپای روسیه که چندماه قبل از این تاریخ با سقوط امپراتوری تزاری برقرار شده بود را سرنگون کرده و با الهام از اصول مارکسیستی یک دیکتاتوری پرولتاریا را در روسیه برقرار سازد. لنین پس از خاتمه جلسه فورا به پناهگاهش در فنلاند بازگشت و تروتسکی معاونش عهده دار تدارک این شورش مسلحانه شد.
الکساندر کرنسکی ، رئیس دولت موقت روسیه (كه بعد از سرنگوني تزار نيكلاي دوم در ماه مارس همانسال و خاتمه دادن به حكومت سيصد ساله رومانوف ها، اداره دولت را در دست گرفته بود) تصور نمی کرد که گروه کوچک بلشویک ها یک خطر بالقوه برای دموکراسی نوپای روسیه باشند. با این حال ، بلشویک ها علی رغم تعداد نسبتا اندک از نظر تبلیغات و شعارهای فریبنده بسیار فعال بودند.آنها توانستند با ترویج سه شعار بسیار موثر، بسیاری از سربازان پادگان پتروگراد را به سوی خود جذب کنند: «صلح فوری» ، روسیه در آن زمان در کنار دموکراسی های غربی علیه امپراتوری آلمان و اتریش می جنگید ، «زمین برای دهقانان» ، «تمام قدرت برای سویت ها» ، سویت ها در زبان روسی به مفهوم شوراها یا هیات های تصمیم گیری بودند و از نظر دموکرات های واقعی سویت ها در حکم دستیابی به یک دموکراسی حاکم محسوب می شدند. ملوانان کرونشتاد و سربازان پادگان پتروگراد مفتون این سه شعار شدند. زمان اقدام بلشویک ها برای به دست گرفتن قدرت فرا رسیده بود.لنین باردیگر به روسیه بازگشت.او در جریان یک جلسه جدید در کمیته مرکزی در روز ٢٩ اکتبر موفق شد تصمیم شورش مسلحانه را علی رغم مخالفت کامنف و زینوویف ، دو عضو برجسته بلشویک ها ، که از یک شکست احتمالی بیم داشتند ، به کمیته مرکزی تحمیل کند.در روزشش نوامبر سال ١٩١٧ میلادی ، ماموران پلیس دولت موقت یک چاپخانه حزب بلشویک را تعطیل کردند.این اقدام موقعیت مناسبی که بلشویک ها در انتظار آن برای اجرای نقشه خود بودند را فراهم کرد.در جریان این روز ، مطابق با دستورات کمیته نظامی انقلابی ، بلشویک ها از همبستگی سربازان قلعه پتر – پل اطمینان پیدا کردند و بدون جلب توجه تمام پل های پایتخت را در دوسوی رودخانه نوا تحت کنترل خود درآوردند.هنگام شب ، آنها بدون ایجاد سر و صدا ایستگاه ها ، دفاتر پست و سایر مراکز حساس را اشغال کردند.در آن زمان کرنسکی در پتروگراد نبود.وزیران دولت موقت پس از آگاهی از کودتای بلشویک ها در کاخ زمستانی تزارهای روسیه پناه گرفتند.آنها برای دفاع از پایتخت و کاخ فقط یک واحد کوچک نظامی را که از ١٣٠٠ سرباز ، قزاق و دانشجویان افسری و تعدادی داوطلب زن تشکیل شده بود ، در اختیار داشتند.بلشویک ها و طرفداران لنین کاخ زمستانی را محاصره می کنند و٥٠٠٠ ملوان و سربازان کرونشتاد نیز به آنها می پیوندند.در روز ٧ نوامبر ، لنین برای اینکه به کودتای خود وجهه انقلابی دهد ، دستور می دهد ناوجنگی «وحشت» که در چند صد متری کاخ زمستانی در یکی از شاخه های رودخانه نوا پهلو گرفته بود به سوی کاخ شلیک کند.پس از شلیک سي گلوله توپ به سوی کاخ زمستانی ، بلشویک های مسلح به داخل کاخ رخنه می کنند.وزیران دولت موقت دستگیر می شوند.مدافعین کاخ که زنده مانده بودند ، آزاد شدند.کودتای بلشویک ها که «انقلاب اکتبر» نام گرفت به موجودیت دولت موقت خاتمه می دهد.لنین بلافاصله پس از بدست گرفتن قدرت ، ابزار دیکتاتوری را به راه انداخت. مطبوعات بورژوا تعطیل شدند. یک ماه پس از کودتا ، در روز٧ دسامبر پلیس امنیتی وحشتناک بلشویک ها «چکا» تاسیس شد. در روز ٢٠ دسامبر هرگونه اعتصاب ممنوع گردید.
به این ترتیب ، در شب ٦ و بامداد ٧ نوامبر سال ١٩١٧ میلادی (پانزدهم و شانزدهم آبان ١٢٩٦ شمسي) بلشویک ها براساس یک نقشه از پیش طراحی شده مراکز عمده تصمیم گیری و حساس شهر پتروگراد را تصرف کردند.آنها در این کودتا که نام «انقلاب اکتبر» را بر آن نهادند، دولت موقت کرنسکی و دموکراسی نوپای روسیه را سرنگون کردند.
دیکتاتوری پرولتاریا برقرار شد و ده ها میلیون نفر از مردم روسیه به اردوگاه های کار اجباری در سیبری اعزام شدند و هر صدایی را پلیس مخوف امنیتی در گلو خفه کرد. علی رغم این اقدامات خشونت بار به دلیل بسته بودن مرزها ، اخبار این فجایع به طور کامل به گوش جهانیان نمی رسید و برخی از افراد در گوشه و کنار جهان به این حکومت دل بسته و به آن امیدوار بودند. هنگامی که بلشویک ها قدرت را در روسیه در دست گرفتند، اروپا درگیر جنگ خانمان سوزی بود که از سه سال قبل شروع شده بود و بزرگ ترین ارتش های این قاره را به جان هم انداخته بود. در این بین، ایران که از ابتدای جنگ اعلام بی طرفی کرده بود درعرصه رقابت بین دو طرف مخاصمه، خاکش به اشغال نظامیان روسیه، بریتانیا و عثمانی در آمد. میلیونها ایرانی در این جنگ به خاطر قحطی و بیماری جانشان را از دست دادند. سرنگونی رژیم تزاری در روسیه و همچنین وعده بلشویک ها برای خارج کردن سربازان روس از ایران، بارقه امیدی برای مردم این سرزمین در آن روزهای تیره و تار بود.
تاثير انقلاب روسيه بر وضعيت تجارتخانه حاج محمد كاظم قندي
به دنبال انقلاب بلشویکی در روسیه ، یکی از اقدامات دولت انقلابی باطل کردن واحد پول قدیمی روسیه (منات) می باشد . از آن جا که تجارت حاج محمدکاظم با روسیه تزاری بود؛ ايشان و فرزندشان (حاج علی اصغر قندي) که متصدی امور تجاري وي بود ترجیح می دادند تا پول های خود را به منات روسی (که ارز معتبر آن روزگار بود) نگه دارند تا بهتر بتوانند امور خرید و فروش خود را انجام دهند . اما با وقوع انقلاب کمونیستی در روسیه و باطل اعلام شدن منات های رایج زمان تزار، چندین صندوق منات های تجارتخانه حاج محمدکاظم از اعتبار ساقط می شود و ضربه مالی شدیدی به تجارتخانه شان وارد می شود. این واقعه در سال ١٢٩٦ خورشيدي، در بحبوحه جنگ جهاني اول (كه از ۶ مرداد ۱۲۹۳ تا ۱۹ آبان ۱۲۹۷ خورشیدی بطول انجاميد) و در زمان حكومت احمد شاه، آخرين شاه قاجار رخ می دهد. بنا بر قولی ارزش منات هاي باطل شده حاج محمد كاظم قندي، حدود نهصد و پنجاه هزارتومان به پول آن روز بوده است .